سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکیم، کسی است که بدی را با خوبی پاداش دهد . [امام علی علیه السلام]
سربازی در مسیر . . .
 
زندگی نامه امام رضا(ع)

سلام
امروز زندگی نامه حضرت امام رضا(ع) را برای شما قرار دادم .

امام علی ‌بن موسی‌الرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام می‌باشند. ایشان در سن 35 سالگی عهده‌دار مسئولیت امامت و رهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی‌ها و رنج بسیاری را بر امام رواداشتند و سر انجام مأمون عباسی ایشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند. در این نوشته به طور خلاصه، بعضی از ابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می‌نماییم.

 نام، لقب و کنیه امام:

نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان "رضا" به معنای "خشنودی" می‌باشد. امام محمد تقی (علیه السلام) امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل می‌فرمایند: "خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بوده‌اند و ایشان را برای امامت پسندیده‌اند و همینطور (به خاطر خلق و خوی نیکوی امام) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بود‌ند."یکی از القاب مشهور حضرت "عالم آل محمد" است. این لقب نشانگر ظهور علم و دانش ایشان می‌باشد.

پدر بزرگوار ایشان امام موسی کاظم (علیه السلام) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 183 ه.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند و مادر گرامیشان "نجمه" نام داشت.

حضرت رضا (علیه السلام) در یازدهم ذیقعدة الحرام سال 148 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. از قول مادر ایشان نقل شده است که: "هنگامی‌که به حضرتش حامله شدم به هیچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمی‌کردم و وقتی به خواب می‌رفتم، صدای تسبیح و تمجید حق تعالی و ذکر "لااله‌الاالله" را از شکم خود می‌شنیدم، اما چون بیدار می‌شدم دیگر صدایی بگوش نمی‌رسید. هنگامی‌که وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمین نهاد و سرش را به سوی آسمان بلند کرد و لبانش را تکان می‌داد؛ گویی چیزی می‌گفت."(2)

حضرت رضا (علیه السلام) تا قبل از هجرت به مرو در مدینه زادگاهشان، ساکن بودند و در آنجا در جوار مدفن پاک رسول خدا و اجداد طاهرینشان به هدایت مردم و تبیین معارف دینی و سیره نبوی می‌پرداختند. مردم مدینه نیز بسیار امام را دوست می‌داشتند و به ایشان همچون پدری مهربان می‌نگریستند.

امام در گفتگویی که با مأمون درباره ولایت عهدی داشتند، در این باره این گونه می‌فرمایند: "همانا ولایت عهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و اگر از کوچه‌های شهر مدینه عبور می‌کردم، عزیرتر از من کسی نبود. مردم پیوسته حاجاتشان را نزد من می‌آوردند و کسی نبود که بتوانم نیاز او را برآورده سازم مگر اینکه این کار را انجام می‌دادم و مردم به چشم عزیز و بزرگ خویش، به من مى‌نگریستند."

امامت حضرت رضا (علیه السلام):

امامت و وصایت حضرت رضا (علیه السلام) بارها توسط پدر بزرگوار و اجداد طاهرینشان و رسول اکرم (صلی الله و علیه و اله) اعلام شده بود. به خصوص امام کاظم (علیه السلام) بارها در حضور مردم ایشان را به عنوان وصی و امام بعد از خویش معرفی کرده بودند که به نمونه‌ای از آنها اشاره می‌نماییم.

 یکی از یاران امام موسی کاظم (علیه السلام) می‌گوید: «ما شصت نفر بودیم که موسی بن‌جعفر به جمع ما وارد شد و دست فرزندش علی در دست او بود. فرمود: "آیا می‌دانید من کیستم؟" گفتم: "تو آقا و بزرگ ما هستی." فرمود: "نام و لقب من را بگویید." گفتم: "شما موسی بن جعفر بن محمد هستید." فرمود: "این که با من است کیست؟" گفتم: "علی بن موسی بن جعفر." فرمود: "پس شهادت دهید او در زندگانی من وکیل من است و بعد از مرگ من وصی من می‌باشد."»(4)

مدت امامت امام هشتم در حدود بیست سال بود که می‌توان آن را به سه بخش جداگانه تقسیم کرد:

 ده سال اول امامت آن حضرت، که همزمان بود با زمامداری هارون.

1-      پنج سال بعد از‌ آن که مقارن با خلافت امین بود.

2-      پنج سال آخر امامت آن بزرگوار که مصادف با خلافت مأمون و تسلط او بر قلمرو اسلامی آن روز بود.

مدتی از روزگار زندگانی امام رضا (علیه السلام) همزمان با خلافت هارون الرشید بود. در این زمان است که مصیبت دردناک شهادت پدر بزرگوارشان و دیگر مصیبت‌های اسفبار برای علویان (سادات و نوادگان امیرالمؤمنین) واقع شده است.

سفر به مرو

مأمون چند تن از مأموران مخصوص خود را به مدینه، خدمت حضرت رضا (علیه السلام) فرستاد تا حضرت را به اجبار به سوی خراسان روانه کنند. همچنین دستور داد حضرتش را از راهی که کمتر با شیعیان برخورد داشته باشد، بیاورند. مسیر اصلی در آن زمان راه کوفه، جبل، کرمانشاه و قم بوده است که نقاط شیعه‌نشین و مراکز قدرت شیعیان بود. مأمون احتمال می‌داد که ممکن است شیعیان با مشاهده امام در میان خود به شور و هیجان آیند و مانع حرکت ایشان شوند و بخواهند آن حضرت را در میان خود نگه دارند که در این صورت مشکلات حکومت چند برابر می‌شد. لذا امام را از مسیر بصره، اهواز و فارس به سوی مرو حرکت داد.ماموران او نیز پیوسته حضرت را زیر نظر داشتند و اعمال امام را به او گزارش می‌دادند.

ولایت عهدی:

چون حضرت رضا (علیه السلام) وارد مرو شدند، مأمون از ایشان استقبال شایانی کرد و در مجلسی که همه ارکان دولت حضور داشتند صحبت کرد و گفت: "همه بدانند من در آل عباس و آل علی (علیه السلام) هیچ کس را بهتر و صاحب حق‌تر به امر خلافت از علی بن موسی رضا (علیه السلام) ندیدم." پس از آن به حضرت رو کرد و گفت: "تصمیم گرفته‌ام که خود را از خلافت خلع کنم و آن را به شما واگذار نمایم." حضرت فرمودند: "اگر خلافت را خدا برای تو قرار داده جایز نیست که به دیگری ببخشی و اگر خلافت از آن تو نیست، تو چه اختیاری داری که به دیگری تفویض نمایی." مأمون بر خواسته خود پافشاری کرد و بر امام اصرار ورزید. اما امام فرمودند:‌ "هرگز قبول نخواهم کرد." وقتی مأمون مأیوس شد گفت: "پس ولایت عهدی را قبول کن تا بعد از من شما خلیفه و جانشین من باشید." این اصرار مأمون و انکار امام تا دو ماه طول کشید و حضرت قبول نمی‌فرمودند .

اما مأمون بر این امر پافشاری نمود تا آنجاکه مخفیانه و در مجلس خصوصی حضرت را تهدید به مرگ کرد. لذا حضرت فرمودند: "اینک که مجبورم، قبول می‌کنم به شرط آنکه کسی را نصب یا عزل نکنم و رسمی را تغییر ندهم و سنتی را نشکنم و از دور بر بساط خلافت نظر داشته باشم." مأمون با این شرط راضی شد. پس از آن حضرت، دست را به سوی آسمان بلند کردند و فرمودند: "خداوندا! تو می‌دانی که مرا به اکراه وادار نمودند و به اجبار این امر را اختیار کردم؛ پس مرا مؤاخذه نکن همان گونه که دو پیغمبر خود یوسف و دانیال را هنگام قبول ولایت پادشاهان زمان خود مؤاخذه نکردی. خداوندا، عهدی نیست جز عهد تو و ولایتی نیست مگر از جانب تو، پس به من توفیق ده که دین تو را برپا دارم و سنت پیامبر تو را زنده نگاه دارم. همانا که تو نیکو مولا و نیکو یاوری هستی."

علم امام

مأمون فضل بن سهل را امر کرد که اساتید کلام و حکمت را از سراسر دنیا دعوت کند تا با امام به مناظره بنشینند. فضل نیز اسقف اعظم نصاری، بزرگ علمای یهود، روسای صابئین (پیروان حضرت یحیی)، بزرگ موبدان زرتشتیان و دیگر متکلمین وقت را دعوت کرد. مأمون هم آنها را به حضور پذیرفت و از آنها پذیرایی شایانی کرد و به آنان گفت: "دوست دارم که با پسر عموی من (مأمون از نوادگان عباس عموی پیامبر است که ناگزیر پسر عموی امام می‌باشد.) که از مدینه پیش من آمده مناظره کنید." صبح روز بعد مجلس آراسته‌ای تشکیل داد و مردی را به خدمت حضرت رضا (علیه السلام) فرستاد و حضرت را دعوت کرد. حضرت نیز دعوت او را پذیرفتند و به او فرمودند: "آیا می‌خواهی بدانی که مأمون کی از این کار خود پشیمان می‌شود." او گفت: "بلی فدایت شوم." امام فرمودند: "وقتی مأمون دلایل مرا بر رد اهل تورات از خود تورات و بر اهل انجیل از خود انجیل و از اهل زبور از زبورشان و بر صابئین بزبان ایشان و بر آتش‌پرستان بزبان فارسی و بر رومیان به زبان رومی‌شان بشنود و ببیند که سخنان تک ‌تک اینان را رد کردم و آنها سخن خود را رها کردند و سخن مرا پذیرفتند آنوقت مأمون می‌فهمد که توانایی کاری را که می‌خواهد انجام دهد ندارد و پشیمان می‌شود و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم." سپس حضرت به مجلس مأمون تشریف ‌فرما شدند و با ورود حضرت، مأمون ایشان را برای جمع معرفی کرد و سپس گفت: "دوست دارم با ایشان مناظره کنید." حضرت رضا (علیه السلام) نیز با تمامی آنها از کتاب خودشان درباره دین و مذهبشان مباحثه نمودند. سپس امام فرمود: "اگر کسی در میان شما مخالف اسلام است بدون شرم و خجالت سئوال کند." عمران صایی که یکی از متکلمین بود از حضرت سؤالات بسیاری کرد و حضرت تمام سؤالات او را یک به یک پاسخ گفتند و او را قانع نمودند. او پس از شنیدن جواب سؤالات خود از امام، شهادتین را بر زبان جاری کرد و اسلام آورد و با برتری مسلم امام، جلسه به پایان رسید و مردم متفرق شدند. روز بعد حضرت، عمران صایی را به حضور طلبیدند و او را بسیار اکرام کردند و از آن به بعد عمران صایی خود یکی از مبلغین دین مبین اسلام گردید.

رجاء ابن ضحاک که از طرف مأمون مامور حرکت دادن امام از مدینه به سوی مرو بود، می‌گوید: «آن حضرت در هیچ شهری وارد نمی‌شد مگر اینکه مردم از هر سو به او روی می‌آوردند و مسائل دینی خود را از امام می‌پرسیدند. ایشان نیز به آنها پاسخ می‌گفت و احادیث بسیاری از پیامبر خدا و حضرت علی (علیه السلام) بیان می‌فرمود. هنگامی که از این سفر بازگشتم نزد مأمون رفتم. او از چگونگی رفتار امام در طول سفر پرسید و من نیز آنچه را در طول سفر از ایشان دیده بودم بازگو کردم. مأمون گفت: "آری، ای پسر ضحاک! ایشان بهترین، داناترین و عابدترین مردم روی زمین است."»

شهادت امام:

 در نحوه به شهادت رسیدن امام نقل شده است که مأمون به یکی از خدمتکاران خویش دستور داده بود تا ناخن‌های دستش را بلند نگه دارد و بعد به او دستور داد تا دست خود را به زهر مخصوصی آلوده کند و در بین ناخن‌هایش زهر قرار دهد و اناری را با دستان زهر‌آلودش دانه کند و او دستور مأمون را اجابت کرد. مأمون نیز انار زهرآلوده را خدمت حضرت گذارد و اصرار کرد که امام از آن انار تناول کنند. اما حضرت از خوردن امتناع فرمودند و مأمون اصرار کرد تا جایی که حضرت را تهدید به مرگ نمود و حضرت به جبر، قدری از آن انار مسموم تناول فرمودند. بعد از گذشت چند ساعت زهر اثر کرد و حال حضرت دگرگون گردید و صبح روز بعد در سحرگاه روز 29 صفر سال 203 هجری قمری امام رضا (علیه السلام) به شهادت رسیدند.

به قدرت و اراده الهی امام جواد (علیه السلام) فرزند و امام بعد از آن حضرت به دور از چشم دشمنان، بدن مطهر ایشان را غسل داده و بر آن نماز گذاردند و پیکر پاک ایشان با مشایعت بسیاری از شیعیان و دوستداران آن حضرت در مشهد دفن گردید و قرنهاست که مزار این امام بزرگوار مایه برکت و مباهات ایرانیان است.

 

 

 

 


نوشته شده توسط سرباز هیچم ولایت 88/8/6:: 1:1 عصر     |     () نظر
درباره
اون یکی وبلاگم

سربازی در مسیر . . .

محکوم کردن توهین به پیامبر

صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
یا امیر المومنین روحی فداک
عاشق آسمونی
لحظه های آبی
((( لــبــخــنــد قـــلـــم (((
.:: بوستان نماز ::.
دست خط ...
دل نوشته ها
لنگه کفش
شین مثل شعور !
عاشقان
علیرضااحسانی نیا:فرزانگان امیدوار
عشق است حجازی و استقلال
حقیقت مجازی ______ HAQIQAT.TK
فقط خدا
همنشین
welcome to bidaran
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
آخرالزمان و منتظران ظهور
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
سید علی خامنه ای
عشق سرخ من
عکس و مطلب جالب و خنده دار
قیدار شهر جد پیامبراسلام
*پرواز روح*
آدینه ی ظهور
مبادا روی لاله ها پا گذاریم
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید
شیمی وزندگی
● بندیر
افطار
سدید کاشان
دنـیـــای جـــوانـی
.::نهان خانه ی دل::.
مهندسی مکانیک ( حرارت و سیالات)-محی الدین اله دادی
بچه مرشد!
ای که مرا خوانده ای ، راه نشانم بده
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
سیب خیال
««««« آخرالزمان »»»»»
لباس شخصی
جبهه وبلاگی غدیر
مهر بر لب زده
نشریه حضور
قطره ای ازدریا
blog MNK
خدای نزدیک
سرّسلوک
منجی بشر
کانون فرهنگی شهدا
شهرستان بجنورد
عشق الهی
سرزمین مِه وخورشید (خورشید گام سبز)
بی سر و سامان
~>+ حبـــــــــــــــاب خیــــــــــــــــال +<~
..::* حامیان ولایت *::..
آقاشیر
بازی موبایل،بازی جاوا،بازی سیمبین،دانلود بازی موبایل های جدید
web4life
ستارگان دوکوهه
سروش دل
شلمچه
فریازان...faryazan
امام مهدی (عج)
خبر روز
یادداشتها و برداشتها
خاطرات دکتر بالتازار
.: شهر عشق :.
اولین وبلاگ نقد بحث و دانلود بازی های رایانه ای GUSTPC
اردبیل بهشتی پنهان
بوی سیب
بادصبا
نوای دل
جاده مه گرفته
طریق یار

دکل ابوذر ...
سایت روستای چشام

تیشه های اشک
yazd blog
شیخا
مهاجر
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
سلام شهدا
محمدمبین احسانی نیا
شهسوار دل
ستاره سهیل
انسان جاری
تجارت اینترنتی
سرافرازان
غزل عشق
اصل 110، اصل ولایت فقیه (ولایت نیوز)
گلبرگ
درددل
دهیاری روستای آبینه(آبنیه)
روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز
دوچرخه
تمهیدات
ایهاالناس بدانید گدای حسنم
جرعه ای از شراب عشق
«نجوای شبانه»
عشق آباد شهرمن
سربازی در مسیر
کبوتر حرم
دل نوشته
سعادت نامه
آدمکها
من الغریب الی الحبیب
نور
teen boys
پنجره چهارمی ها
عشق
توشه آخرت
تاریخ مصرف یا بهتره بگم تاریخ بی مصرف
زشت است بی تو زندگی زیبای عالم
میم.صاد

عطش
محمد قدرتی Mohammad Ghodrati
بچّه شهید (به یاد شهدا)
عکس بازیگران ، اس ام اس عاشقانه و توپ
نامه ای در راه عشق
شهدای دفاع مقدس
مردود
شاره کم سنه
جوان امروزی
خیبری ها
گروه اینترنتی جرقه داتکو
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
COMPUTER&NETWORK
زمزمه ی کوچه باغ شاه تور
راه های و فواید و تاثیر و روحیه ... خدمتگذاری
پلاک 40
مکاشفه مسیح
سالار نیوز خسروشهر
هر چی تو دوست داری
پاتوق دخترها وپسرها
کارون
راه کمال
مائــده الهی
تنهایی.......
روانشناسی
سرود عرش
نگاه منتظر(عبد منیب)
کیمیا
السلام علیک یا فاطمه الزهراء (س)
* روان شناسی ** ** psycology *
بیارجمند
انجمن خیریه رهروان سیره علوی
هیئت
ایرانی باشیم
صاعقه
هر چی تو بخوای
گروه فرهنگی سردار خیبر
ولایت نامه مادر
سید خراسانی
همسایه خورشید
جهادی
باصری
نوستالوژی دل ....
خیارج سرای من است
حرفهای آسمانی
نشانه های ظهور
دانلود و نقد کتاب
فاطمیون لنجان
راه و راهنما
داش هادی
★ستاره ی سرخ★
فرشتگان رنجور
وبلاگ مرزداران عشق(ایران)
ناجی
شقایق
نبض شاه تور
کیمیای ناب
شهادت
خاکریز ولایت
عدالت جویان نسل بیدار
در حسرت شهادت
وبلاگ شخصی مرتضی صادقی
آمرین به معروف و ناهیان از منکر
مرامنامه عشاق
صل الله علی الباکین علی الحسین
سپید و سیاه
Sense Of Tune
سنگرعلم
نماز ریشه ی همه ی خوبیها
هستی مامان
جدیدترین یوزر پسورد آنتی ویروس nod32- Kaspersky - Avira
اللهم عجل لولیک الفرج
متالورژی_دانلودکده ی مهندسی متالورژی(rikhtegari.com)
جومونگ
بچه های خاکریز
خطِ مقدم
قافله شهداء
بیا2...در خدمتیم
میم مثل مغنیه
ورزشی & کامپیوتر & موبایل & بازی
مذهبی-سیاسی-فرهنگی
نسل سوخته
عشق پنهان
انتظار نور
شاید آن نقطه ی نورانی چشم گرگان بیابان است
برو بچه های ارزشی
سرزمین جالب و دیدنی...!!!
فاو.سرزمین رهایی
جامع ترین وبلاگ خبری
دوستانه
رهسپاریم با ولایت تا شهادت
اخبارکامپیوتر و آی تی، دانلود انواع نرم افزارها
Sea of Love
MOHAMMAD.HAHSEMI86@YAHOO.COM
گمنام
فقط خدا
مذهب عشق
گروه فرهنگی اهل البیت(علیهم السلام) دستگرد برخوار
آزاد اندیشان
پایگاه سایبری شهید حاج حفظ الله عابدینی
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
گالری
حفاظ
پایگاه فرهنگی
اسکی روی نور
نگاه بیدار
زازران همراه اخر
سرزمین مادری
گل نرگس
قاصدک پر طلایی

خدمات گسترش انفور ماتیک
یادداشتهای روزانه رضا سروری
داود ملکزاده خاصلویی
دیده بان
شش گوشه
کشکول طلبگی
قاب نگاه من
حضــور
تـــــــــــــــنـهایــی
دانلود و آموزش
فریاد بی صدا
دل نوشته های دخترک تنها
دنبال عدالت
شهید عباس افشار
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
عکس
تبریک می گوییم شما به ساحل رسیدید!!!!!
بسیجیان عملیاتی
ارتش سرخ مهدی(عج)
.:؛ حقوق و حقوقدانان ؛:.
امیدزهرا omidezahra
ESPERANCE
هامون و تفتان
بسیج مستضعفین
دل مجنون
خدایا عاقلی مودبم فرمای...
عکس های باغبادران
خورنیوز
جوانان بیجار
..::منتظر بیداری::..
جیگر طلا
در انتظار ققنوس
کوثر قدر
یالان دنیا
سه ثانیه سکوت
.:: بلاجویان ::.
عشق یعنی در فراقش سوختن
شاید طنز شاید...
جوک و خنده
معرفی برترین وبلاگ های پارسی بلاگ
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
کلبه شعر و مقاله و دانلود
بچه مسلمون
مسائل شیطان پرستی در ایران و جهان
ظهور
حرف های جوانی
صبح صادق
دولت جاویدیافت هرکه نکونام زیست
پرسمان
سیاسی
کشکول
درود بــــر پادشاهـــــم کـــوروش بــــزرگ
آرمش در هیاهو
شعر مزار
پنجره ای رو به خاطرات...
چریک دانشگاه
انجمن هواداران بارسلونا
راه را با این می توان پیدا کرد
فریاد بی صدا
نسیم وحی
مهندسی شیمی و نفت
یکتا
تو را من چشم در راهم
چشم
ولایی
پرسش مهر + پیشرفت، راه‌های پیشرفت و موانع پیشرفت
mled.parsiblog.com......for you
باران بی امان
!به سایت گیم چیتس خوش آمدید!
آموزش پیشرفته مدیریت وبلاگ
دل نوشته های من
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ
کد های من

سربازی در مسیر . . .

محکوم کردن توهین به پیامبر