در این مقاله قصد دارم به بررسی وضعیت صدا و سیما و نحوه عملکرد این ارگان مهم در رابطه با تهاجم فرهنگی بپردازم . اما قبل از آن لازم است کمی به گذشته نگاه کنیم .
اینکه تهاجم فرهنگی از کجا و چگونه آغاز شد .
هرچه به گذشته نگاه میکنم می رسم به سال هفتادو شش . آن زمانی که آقای خاتمی رئیس جمهور ایران شد و دولت خود را دولت اصلاحات نامید . از همان ابتدا آقای مهاجرانی - همان کسی که یکی از فرماندهان اون ور آبی جنبش سبز بود - را به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت خود برگزید . مهاجرانی این سمت را تقریبا تا سال هشتاد یا هشتاد و دو در اختیار داشت .
شاید اطلاعات من کامل نباشد ، اما حدود سال هشتاد و دو یا سه بود که احمدی نژاد در شهرداری تهران به عنوان شهر دار تهران - پایتخت ایران - مشغول فعالیت شد و اسفندیار رحیم مشایی را به عنوان رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران - بزرگترین ارگان فرهنگی شهر تهران - انتخاب کرد . مشایی را هم که میشناسید ! نظریه ها و کارهایی که این دو نفر به عنوان عالی ترین مسئولین فرهنگی کشور و پایتخت در دوران ریاست های خود انجام دادند برای همگان مشخص است .
مقام معظم رهبری هم در همین سال های هفتاد و هشت و هفتاد و نه بود که در سخنرانی های خود از شبیخون فرهنگی صحبت میکردند ، که البته هنوز هم جزء دغدغه های اصلی ایشان است ، ولی کو گوش شنوا!
در همین تاریخ ها بود که به شیعیان تهمت افسردگی زدند . و چون اکثریت ایرانی ها شیعه هستند ، گفتند ایرانی ها افسرده هستند . گفتند راه حل افسردگی ایرانی ها نزد ماست (!) . ایرانی ها باید شاد باشند تا از افسردگی نجات یابند . باید برقصند و موسیقی ها و آهنگ های شاد و غنا آور گوش دهند !!
این دروغ بزرگ تا آنجا پیش رفت که تقریبا همه آنرا باور کردند و شروع کردند به پیروی از دستور العمل آنها !! سازمان فرهنگی هنری شهر تهران ، برنامه های خود را به سمت و سویی پیش برد که بیشتر آن برنامه ها رنگ و بوی غربی به خود گرفت . وزارت ارشاد و دولت اصلاحات هم راه برای پیش برد اهداف غربی ها که به ظاهر طرفدار مردم ما بودند ، باز کردند .
این برنامه ها و تهاجمات ادامه داشت تا به دانشگاه ها رسید . آنجایی که اکثر افراد آن جوان هستند . و در بی توجهی مقامات مربوطه گروههای شیطان پرستی و فراما سونری در دانشگاه ها حضور یاقتند و به راحتی کنسرت های آن چنانی برگزار کردند . و بر ذهن و افکار جوانان تاثیراتی گذاشتند که به سادگی قابل بازسازی نیست .
در کوچه و خیابان شهر هم که به راحتی می شود علایم این تهاجمات را دید . بد حجابی و بعضا بی حجابی ، به کار بردن الفاظ ناشایست که در گفتار جوانان باب شده است ، گوش کردن به موسیقی هایی که این الفاظ را به راحتی و با صدای بلند به کار می برند و البته این موسیقی ها را هم باید با صدای بلند گوش کرد ! و . . .
از اینها که بگذریم می رسیم به اصل ماجرا ، یعنی صدا و سیما ! جایی که باید به عنوان رسانه ملی و به عنوان تاثیر گذار ترین راه اطلاع رسانی به افزایش فرهنگ اسلامی و ترویج شئونات بپردازد . اما آیا صدا و سیما در عمل چنین است ؟ البته نباید نادیده گرفت بر نامه های چون سمت خدا را که به بهترین نحو ممکن در ترویج اصول اسلامی کوشاست . ولی باید آن سوی ماجرا را هم دید . جایی که روابط عادی بین زن و مرد نا محرم را ترویج میکنند . صدا و سیما هم به گونه ای ناخواسته آن دروغ بزرگ - که در بالا به آن اشاره شد - را باور کرده و نشانه های این باور در برنامه های کودک و برخی از موسیقی هایی که پخش می شود ملموس است .
اما یکی از ابعاد تهاجم فرهنگی ، ادیان و عرفان های نوظهوری است که علایم آنها در جامعه ما در حال گسترش است . در این میان جا دارد که مراکز فرهنگی از جمله صدا و سیما و سازمان فرهنگی هنری شهر تهران و وزارت ارشاد اطلاع رسانی های گسترده ای صورت دهند . ولی در واقعیت چنین چیزی دیده نمی شود . اولویت های کاری سازمان فرهنگی هنری شهر تهران بر چیز های دیگری چون آپارتمان نشینی متمرکز شده است . وزارت ارشاد هم که به وزارت نمایشگاه ها و همایشها مشهور شده !! صدا و سیما هم به جای آنکه درباره آنها اطلاع رسانی کند و جلوی ترویج آنها را بگیرد ، به ترویج خود آن ادیان می پردازد !! این ادیان که بیشتر بر پایه نماد ها و علایم خود استوار هستند برای ترویج تفکرات خود در ابتدا به ترویج نماد ها و علایم خود می پردازند . علایم و نماد هایی که آنها را در فیلم ها و انیمیشن ها به نمایش میگذارند . فیلم ها و انیمیشن های ساخت کشور های غربی و تحت حمایت کمپانی های اسراییلی . آنگاه صدا و سیما هم - البته شاید بدون اطلاع از ماهیت آنها - اقدام به نمایش آنها در پر بیننده ترین ساعات و شبکه ها میکند . فیلم هایی چون مرد عنکبوتی ، هری پاتر و . ..
جا دارد مسئولین صدا و سیما بر نمایش فیلم ها و انیمیشن ها دقت بیشتری داشته باشند .
والسلام
کلمات کلیدی: فرهنگ، تهاجم فرهنگی