• وبلاگ : سربازي در مسير . . .
  • يادداشت : شهيدان راه امام حسين (ع) در شام
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    ز هجر روي پدر اشک از بصر مي ريخت
    نه اشک از بصر ، او لخته جگر مي ريخت
    به گرد شمع وجود علي چو پروانه
    ز سوز آتش اندوه بال و پر مي ريخت
    گهي به خانه ، گهي در بقيع و گه به احد
    گلاب اشک ز داغ غم پدر مي ريخت
    به موج حادثه شد غرق کشتي عمرش
    ز بهر ديده خونين خود گهر مي ريخت
    فکنده لرزه بر اندام اهل ظلم ونفاق
    ز آه سوخته سينه ، چون شرر مي ريخت
    به ياد غربت و تنهايي علي زهرا
    هماره حافظي اشک از دو چشم تر مي ريخت
    01:58 يا زهرا...

    درود هموطن
    ::
    يه روز يه ترک اسمش ستار خان بود، شايد هم باقر خان.. ؛خيلي شجاع بود،

    خيلي نترس.. ؛ يکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزي براومدجونش رو گذاشت

    کف دستش و سرباز راه مشروطيت و آزادي شد،فداکاري

    کرد، براي ايران، براي من و توبراي اينکه ما يه روزي تو اين مملکت آزاد زندگي کنيم.
    ::
    بهم سر بزن
    ::
    ديشب صداي تيشه از بيستون نيامد
    گويا به خواب شيرين
    فرهاد رفته باشد
    ::
    خرد نگهدارت
    ::
    منتظرتم